نبین به چهره جوان مانده‌ام.دلم پیر است

من از شکست و شکست از صدای من سیر است


تو را قسم به عزیزت که پیش من دیگر

نگو که شیر، اگر پیر هم شود شیر است


کسی مرا نپسندید و باز می‌چرخم

که این حکایتِ تلخِ چراغِ آژیر است.


چه قدر خاطره‌ی ناتمام دارم من!

که اسم تک تکشان حکمت است و تقدیر است


مرا امید به یک اتفاق تازه نده

برای خیلی از این اتفاق‌ها دیر است.


من از نماز به این نکته‌اش رسیدم که

سلام وقتِ خداحافظی چه دلگیر است!


| سید سعید صاحب علم |


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها